فرایند معرفی الگوی های مقاومت برای پیامبر خاتم در سیر نزول آیات

پدیدآورمحمدتقی احمدی پرتو

نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

شماره نشریه1

منبع مقاله

کلمات کلیدی4076

چکیدهاز روش های موثر در ترویج و تثبیت روحیه مقاومت، بازگویی قصه الگوهایی است که راه پر فراز و نشیب نبوت را در شرایط مشابه یا حتی سخت تر، طی کرده و پیروز مندانه، به سرانجام رسانده اند.در قرآن الگوهایی از صبر ورزی و استقامت، برای پیامبر خاتم بیان شده، که تابلویی است برای تمام رهبران جوامع اسلامی. نمونه پیامبری که بر اثر صبر اندک، خود گرفتار بلا شد(یونس)، پیامبری گرفتار بلا ولی شکیبا و خشنود به قضا(ایوب)، نمونه پیامبری با صبری به مدت چند قرن(نوح) و...آیا قرآن در معرفی الگوها به فرایندی توجه داشته است؟برخی نتایج تحقیق در بررسی داستان رسالت انبیای مورد اشاره با استفاده از روش تحلیل آیات با رویکرد تنزیلی: 1. قران جنبه های مختلف صبر پیامبران را در مقاطع مختلفی از سیر نزول آیات برای بهره گیری پیامبر و دیگر رهبران جامعه بیان می‌کند، داستان الگو های معرفی شده، مطابق با شرایط محیطی و برای اهدافی از جمله دلگرمی و تثبیت قلب پیامبر و مومنان می‌باشد.2.وعده نصرت بعد از صبر، جزو سنت هایی است که با استفاده از داستان انبیا به خوبی ترسیم شده است و..

share 1864 بازدید

مقدمه:

یکی از اهداف اصلی و اساسی رسالت انبیای الهی، رهایی انسان ها از قید و بند زنجیرهای بردگی است که توسط مستکبران و..بر گردن مستضعفین نهاده شده است( اعراف: 157) در این مسیر سخت و پر فراز و نشیب- که گاه توسط خود مستضعفین، موانعی ایجاد می‌شود- مستکبران، اشراف، مرفهان بی درد، سرکشان و... تمام همت خود را صرف مبارزه و دشمنی با انبیا کرده اند. با اینکه مقابله با جریانات معاند و مخالف، هدف اصلی بعثت انبیا نبوده است لیکن قسمتی از ظرفیت اصلی انبیا به مقابله و خنثی سازی اقدامات آنان و حتی جذب وهدایت شان مصروف گشته است.

در روز گار طلوع اسلام در مکه کانون بت پرستی و عاصمه بت های نامدار عرب- آیین حنفیت و توحید نیز طرفدارانی داشت، اما چون در اندیشه آنان، توحید فراتر از ذهن و دل و حداکثر، فراتر از منش فردی قلمروی نداشت، وجود آنان کمترین تاثیری در فضای فکری و اجتماعی نمی گذاشت. در چنین فضایی توحید اسلام بعنوان طرز تفکری که متعهد سامان ویژه ای برای زندگی و طراح شکل و قواره دیگری برای جامعه است به میدان امد. این تفکر با ماهیتی انقلابی، نظم اجتماعی و اقتصادی و سیاسی نوینی را مطرح کرد که با آنچه در جهان در آن زمان می‌گذشت به هیچ روی سر سازش و سازگاری نداشت( خامنه ای، 1356، ص69-70)

در این شرایط پیمون این مسیر و رسیدن به موفقیت در هدف نهایی بدون استفاده حداکثری از صبر و استقامت، امکان پذیر نیست. ضروت و اهمیت صبر و شرح صدر را می‌توان از درخواست حضرت موسی در آغاز رسالت خود فهمید آنجا که از خداوند، تحمل فوق العاده و شرح صدری می‌خواهد تا در مقابل انبوه مخالفت ها و سنت های غلط و..به وظیفه خود عمل کند.(طه: 25)

یکی از نویسندگان در این زمینه می‌نویسد: موسی می‌دانست که رشد وهدایت قومی همچون بنی‌اسرائیل کار ساده ای نیست، او می‌دانست قومی را که وابسته به نیاکان خود است و ملاک حق و حقیقت را اندیشه های باطل پیشینیان می‌دانند، به آسانی نمی توان از آباء و اجداد پرستی دور ساخت از همین روی، از خداوند درخواست شرح صدر و تحمل بالا کرد.(نصری، 1376، ص296)

بنابراین یکی از مهمترین عوامل موفقیت انبیا صبر و مقاومت و شرح صدر آنان بوده است و پیامبران الهی، بدون صبر و شرح صدر  هیچ گاه نمی توانستند در مقابل فوج دشمنان سرسخت، ایستادگی کرده و گمراهان را از ضلالت و شقاوت نجات دهند.

به تعبیر یکی از رهبران و ایده پردازان بزرگ نهضت های اسلامی در قرن حاضر؛ رسيدن بهر هدفى محتاج حركت است و حركت، مستلزم صبر و استقامت است. غير از اثر سازنده ى اجتماعى صبر كه همان پيروزى و دست يافتن بر مقصود و هدف است، اين خصلت داراى آثار مثبت و بسيار مهمى در روحيه و روان شخص صابر نيز هست، نخستين تأثير مثبت و سازنده ى صبر آن است كه انسان صابر را ضد ضربه و شكست ناپذير مى سازد و همچون تمرين و ورزشى دشوار , او را مقاوم و نيرومند بار مى آورد.( خامنه ای، 1354، صص 90و 98-99)

از همان اولین روز های شروع دعوت علنی، موج قضاوت های بی پایه و اساس و اتهامات به حضرت شروع شد. اتهاماتی همچون ارتباط با اجنه، افسونگری، کهانت و ...کم کم تبدیل به تکذیب، استهزاء، توهین و ناسزا شد. اقدامات دشمنان علیه پیامبر که د راس جریان دعوت دینی قرار داشت، روز به روز شدیدتر می‌شد، تاجایی که به نوشته بعضی محققین مشرکان و کفار معاند تا ضرب و جرح  و توطئه قتل پیامبر نیز پیش رفتند( شحاده، 1393، ص65؛ شهیدی، 1392، 62-63)

آزار و اذیت ها تا بدانجا پیش رفت که حضرت بارها از طرف عموی خود ابولهب در حضور دیگران متهم به سحر و جنون و... شد، هنگام نماز در مسجد الحرام، شکمبه بچه شتر بر پشت حضرت انداخته شد، و هنگامی که پیامبر سخنانی مبنی بر دعوت به توحید بر فراز کوه صفا ایراد کردند، به اندازه ای توسط مشرکان، سنگباران شد که شایعه شهادت ایشان در مکه منتشر شد.( مجلسی،1390، ج3: صص 683 و 688و 693-695)

در این شرایط بحرانی، پیامبر نباید در فشارها، تهمت‌ها و مخالفت‌ها دچار دلتنگی‌ شود و یکی از بهترین راه برد ها، درکنار توصیه مکرر به صبر، یاداوری داستان پیامبرانی است که در شرایطی مشابه یا حتی سخت تر، دچار بیشترین مخالفت ها و دشمنی ها قرار گرفته بودند. تاسی به این الگوها یکی از اقدامات خداوند برای فرستادگان خود است که در شرایط مشابه، خود را تنها نبینند و امید و روحیه و مقاومت خود را از دست ندهند.

1.2تاثیر مقاومت در انجام رسالت:

بعضی از مفسران، علت صبر عظیم برای پیامبران اوالعزم را داشتن شریعتی جهانی دانسته اند که اقتضای آن به همراه داشتن مشکلات بیشتر و موانع سخت تر برای پیامبران می‌باشد.( مدرسی، 1419ق، ج13: ص188) و بعضی  نیز به قرینه معنای لغوی عزم، اوالعزم را پیامبرانی صاحب کوشش فراوان به همراه استقامت و ثبات قدم و صبر و تحمل فوق العاده دانسته اند( زمخشری، 1407ق، ج4: 313) بنابراین می‌توان گفت صبر و استقامت مهم ترین ویژگی پیامبران اوالعزم می‌باشد.و عامل اساسى پيروزى انبیای اوالعزم در رسالت و هدف خود، بردبارى، مقاومت و استقامت بوده است، از همین روی به عنوان الگو و سرمشقی برای خاتم پیامبران معرفی شده است.

1.3روش تحقیق:

اين پژوهش از نظر هدف کاربردي و از حيث ماهيت کيفي می‌باشد و به جهت روش کار و نحوه به دست آوردن داده ها، در زمره تحقيقات توصيفي قرار دارد و با رویکرد تنزیلی انجام شده است.

لازم به ذکر است، مبنای ما در ترتیب نزول سوره ها، جدول بدست آمده استاد بهجت پور است که حاصل سالها تلاش ایشان و مطالعه سندی و محتوایی، دهها روایت و کتاب های تاریخی در این زمینه و بررسی  حدود 17 جدول منقول از اهل بیت علیهم السلام، صحابه و دیگران می‌باشد.( بهجت پور، 1392، ص 301-348) 

1.4پیشینه بحث:

مبحث الگو های مقاومت عموما در تفاسیر عالمان مسلمان از قرآن کریم، ذیل آیات داستان رنج های پیامبران در انجام رسالت تبلیغی آمده است، هرچند عده زیادی از مفسران گرانقدر تحت عنوان الگو های مقاومت بحثی نکرده اند و فقط به ذکر صبر و استقامت انبیا اشاره داشته اند. در کتاب هایی با عنوان سیره و روش تبلیغی قران نیز کم و بیش بحث الگوها مطرح شده است. از جمله در کتاب های نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت نوشته عباسی مقدم، سیری در تربیت اسلامی، نویسنده دلشاد، روش تربیتی اسلام سید قطب، شیوه های تعلیم در قران و سنت نوشته برومند، و... که در آن نویسندگان به بحث جایگاه الگوها و روش الگویی در سبک ها و روش های تبلیغی و تعلیمی دینی در قران اشاره کرده اند.

 هم چنین در کتاب هایی که به تحلیل قصه ای قران پرداخته شده است، یکی از اهداف قران در بازگویی قصه ها، بیان نکات تربیتی و اخلاقی در ضمن معرفی الگو ها و نمونه های عینی ذکر شده است از جمله در کتاب های مبانی هنری قصه های قران،نوشته سید ابوالقاسم حسینی «ژرفا»، تصویر الفنی فی القران، تالیف سید قطب، نگاهی به قصه و نکات تربیتی آن در قران، نویسنده سعید مهدوی، تحلیل قصص نوشته محمد شریفاتی و.... در این کتاب ها نیز به بیان علت و جایگاه الگو های قرانی در بیان معارف دینی اشاره شده است.

از دیگر کتاب هایی که در آن ها به مساله الگوها پرداخته شده است کتاب های قصص الانبیاء است که سابقه ای دیرینه در میان تالیفات اسلامی دارد و دهها و شاید صدها کتاب در زمینه آن نوشته شده است. از جمله مولفان، قطب راوندی، ابن کثیر، علامه مجلسی، سید نعمت الله جزایری، جاد المولی، آیت الله مکارم شیرازی و... هستند که به ذکر داستان انبیاء الهی و فراز و نشیب زندگی تبایغی و مشکلات و موانع و رنج های پیامبران، پرداخته اند.

با همه این احوال، نگاهی به این تالیفات ارزشمند، ما را به این نتیجه رساند که جای خالی این تحقیق که در آن به فرایند الگو های مقاومت و استقامت برای پیامبر خاتم پرداخته شده، احساس می‌شود. مخصوصا که در بحث سیر نزول آیات هیچ تحقیقی در این زمینه و عنوان صورت نگرفته است. بنابراین تصمیم گرفتیم با مدد از ارواح مطهر پیامبران صبر و استقامت، قدمی هر چند کوچک در این راه برداریم. باشد که مقبول نظر حضرات افتد، ان شاالله.

2.کار کرد الگو در قرآن:

الگو یا سرمشق در لغت عربی معادل اسوه است. «اسوه» از «اسو» به معنای علاج جراحات بوسیله طبیب با ادویه و..گرفته شده و در اشعار جاهلی به نقل از اعشی به معنای حالات یکسان دو فرد یا گروه امده است.( فراهیدی،1410ق، ج7: ص333) همچنین در معنای تاسی و اقتدا کردن به دیگری در مصیبت و رضایت وآرامش حاصل از این تاسی آمده است.( ابن فارس،1404ق، ج1: ص105-106) با توجه به نظر لغت شناسان بالا و همچنین سایرین از جمله راغب،1414ق، ص76-77؛ جوهری،1990م، ج 6: ص2268؛ فیومی،1414ق، ج1: ص15 و..می توان گفت اسوه، عاملی برای تحمل ناملایمات و مصیبت هایی است که با مشابهت دادن خود با دیگری -که دچار آن مصیبت ها شده- بدست می‌آید و حاصل تاسی به اسوه، کسب آرامش و بالا بردن مقاومت و قدرت تحمل در برابر موانع و مشکلات است.

یکی از محققین که درباره واژه اسوه تحقیق نسبتا جامعی کرده، نوشته است: کاربرد اصلی این واژه در امور دشوار و مصائب است که مفاهیمی همچون مداوا، تسهیل وآرامش دادن را در پی دارد و در کاربرد ثانوی به معنای الگو، سرمشق و مقتدای کلی به کار رفته است. بنابراین می‌توان گفت: اسوه دو کاربرد دارد 1. تسهیل امر، یعنی الگو گیرنده می‌فهمد رسیدن به مقصود، همچنان که برای اسوه میسر شده برای او نیز ممکن است لذا سختی راه را بهتر تحمل می‌کند. 2. ترسیم راه، یعنی الگو گیرنده می‌تواند پا جای پای اسوه بگذارد و از باب « ره چنان رو که رهروان رفتند» از الگو به عنوان سرمشق پیروی کند(کامیابی،1397، صص 39و53) بنابراین کارکرد اسوه ، الگو و سرمشق، نوعی تسکین و آرامش و افزایش قدرت تحمل در ناملایمات و مشکلات با استفاده از راه طی شده است.

مولف تفسیر المیزان در این زمینه می‌فرماید: علت حکایت اعمال انبيا و رسولان الهی در قرآن، براى نشان دادن تعليم و تربيت عملی است. چه آن حكايت‏هايى كه مربوط به اقسام عبادتها و ادعيه انبیاست و چه داستانهايى كه مربوط به طرز معاشرت و برخوردشان با مردم است. از این جهت که ايراد مفاهیم در ضمن مثال و الگوی عینی خود نوعی از تعليم و تربيت عملی است.( طباطبایی، 1390ق، ج6: ص260)

3.تفسیر ایات:

3.1سوره مبارکه قلم، دومین سوره در ترتیب نزول:

از اولین دستوراتی که پیامبر اکرم بعد از دریافت پیام وحی، از طرف خداوند، مامور به بکار بستن آن می‌شود، دستور به صبر کردن و عبرت گرفتن از پیامبری است که با صبر نکردن در مواجهه با اقدامات قوم خود، دچار تنبیه و سرزنش الهی می‌شود.در سوره مبارکه قلم که دومین سوره در جدول ترتیب نزول است. خداوند ضمن دستور صریح استقامت و صبر ورزی به پیامبر اکرم، نمونه ای از پیامبری که با صبر نکردن در مقابل آزار و اذیت های دشمنان، قوم خود را رها کرد و دچار تنبیه الهی شد را برای پیامبر بیان می‌کند و به حضرت هشدار می‌دهد مانند عملکرد آن پیامبر، عمل نکند.

 «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‏ وَ هُوَ مَكْظُومٌ* اكنون كه چنين است صبر كن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهى مباش (كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و گرفتار مجازات ترك اولى شد) در آن زمان كه با نهايت اندوه خدا را خواند» (قلم/48)

به نوشته یکی از مفسران تنزیلی معاصر: آن حضرت بايد از بيصبري حضرت يونس درس بگيرد، كه بعد از 33 سال دعوت مردم به خدا، در مقابل مخالفتهاي قوم به غضب آمد و قومش را نفرين نمود و هنگامي كه علائم عذاب را مشاهده كرد، بدون اجازه به مردمش پشت كرد و منطقه‌ی تبليغي خود را ترك نمود. يونس به تنبيه الهي گرفتار شد و از فضاي تبليغي كه آن را تنگ ميشمرد، به فضاي تنگتر شكم ماهي گرفتار گرديد و در آنجا زنداني شد.

اگر «مكظوم» به معني فروبردن خشم باشد، مراد آن است كه حضرت يونس غيظ شخصي خود را فروبرده و مردم را به دلیل عدم ايمانشان و تكذيب قطعي خداوند، نفرين نمود. پس اين عمل قبل از گرفتارشدن در شكم ماهي است. اين برداشت با توجه به شرايط پيامبر اكرم مناسبتر به نظر ميرسد. ( بهجت پور، 1390، ج1:ص 229 ) با توجه به اینکه  بطور معمول در روش تربیتی قران، ابتدا مساله انذار مطرح شده است  شاید بتوان این گونه نتیجه گرفت که پیامبر اکرم به عنوان یکی از ارکان تحول در جامعه(همان،1392، ص 367)  که در نقش راهبر مردم، مسئول رهبری جامعه است باید از  این جریان درس و هشدار بگیرد.

با توجه به فشار زیاد وسهمگینی که از طرف دشمنان در ایجاد جو روانی و مخالفت و ایراد تهمت ها و.. به پیامبر وارد شد خطر  بی صبری و شکستن مقاومت پیامبر در مقابل انبوه دشمنی ها و تهمت ها -که عموما  نیز از طرف خویشاوندان و اطرافیان نزدیک  همچون عمو و پدر داماد های پیامبر، یعنی ابولهب و همسرش  و دیگر نزدیکان و افراد قبیله   وارد می‌شد-  احساس می‌شد،

با لحاظ این نکته که پیامبر دارای شخصیتی بسیار موجه و محترم در میان اقوام و حتی قریش و دیگران بود بطوری که با لقب امین مخاطب قرار می‌گرفت و حتی در ایام جوانی مرجع قضاوت و حکمیت و حل اختلاف مردم بود(ابن اسحاق، 1368، ص73-82؛ ابن سعد، بی تا، ج1: ص 146) اعلام رسالت و مخالفت با عقاید خرافی اقوام و خویشان و بزرگان قوم باعث تنش هایی از جمله تهمت شاعری و جنون و ...شد که برای شخصیت محترمی همچون پیامبر بسیار سنگین بود و خطر بی صبری و شکستن مقاومت ایشان احساس می‌شد.

 در این شرایط قرآن با زبانی شیوا و محترمانه با ذکر داستان و سرگذشت کوتاهی از نتیجه بی صبری یکی از رسولان گذشته- در مقابل ناسپاسی ها و اقدامات علیه حضرت یونس به پیامبر خاتم که در  شرایطی مشابه از لحاظ بی اعتنایی، ناسپاسی و دشمنی با پیامبر و آموزه های وحیانی قرار دارد- هشدار داده و پیامبر را به پندگرفتن از سرنوشت بی صبری، فرمان می‌دهد. این شرایط برای هرکسی که در جایگاه رهبری جامعه دینی است ممکن است اتفاق بیفتد، و مصداق این دستور قرانی قرار بگیرد.

3.2سوره مبارکه ص، سی و هشتمین سوره در ترتیب نزول:

یکی از اولین شخصيتی هایی که سرگذشت او مشوق استقامت و صبر برای پیامبر اکرم ميباشد، ايوب بن‌ عيص بن ‌اسحاق است. در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده، حضرت ايّوب، شخصيتي بسيار شاکر و سپاسگزار به درگاه خدا بود. شيطان ادعا کرد شکر او به سبب نعمت فراواني است که خداوند به او داده است و در صورت گرفتن اين نعمتها، او هرگز بندگي و شکرگزاري نخواهد کرد! خدا براي اثبات اخلاص ايوب و اينکه الگويي براي همگان باشد، به شيطان اجازه داد تا بر دنياي او مسلط شود و به همین دلیل اموال او از دست رفت و فرزندانش وفات یافتند، یا از گرد او پراکنده شدند. شيطان از خدا خواست که اين بار بر بدن ايوب مسلط گردد و آنچنان بيمار شود که از شدت درد و رنجوري به خود بپيچد و بستري گردد. اين اتفاقات نه تنها صبر ایوب را کم نکرد بلکه بر شکر ایشان افزود و هرچه بلا بیشتر می‌شد، شکر ایشان نیز فزونی می‌یافت،

خدا به دنبال پيروزيِ ايوب، در این امتحان، مجدداً درهاي رحمتش را بر او گشود و نعمتهاي از دست رفته را يکي پس از ديگري حتي بيش از گذشته به او داد تا همگان سرانجام نيک صبر و شکيبايي و شکر را دريابند. ( قمی، 1363، ج2: ص240-242؛ بحرانی، 1415ق، ج4: ص660-661) گفته شده اين رنج هفت سال طول کشيد و همه‌ی نزديکان به جز همسر وفادارش او را ترک کردند!( راوندی، 1430ق، ج1: ص359؛ فیض، 1415ق، ج4: ص303-305)

هفت سال از رنج ايوب  سپري شد و او با صبر و شکيبايي از مسير شکر و توجه پي‌در‌پي به پروردگار، منحرف نشد. شيطان روسياهتر از هميشه و سرافکنده، و ايوب  پيروز و سر افراز شد. عرض حالي که ایوب در ندا و مناجات خود با خداي متعال داشت، به اجابت رسيد و خدای مهربان به جبران مصائب پراخت. همسر باوفاي ايوب، تنها کسي بود که در طول اين مدت سخت، شوهر را تنها نگذاشت و مراقب حال او بود.( بهجت پور، ج2: ص 305)

 شاید ذکر نام همسر ایوب در اینجا به اقتضای شرایط زمانی نزول این آیات باشد تا اشاره ای به صبوری و  وتحمل مشکلات سخت اقتصادی و..توسط همسر فداکار پیامبر اکرم، ام المومنین خدیجه کبری باشد که با آن سابقه رفاه و ثروت فراوان، به خاطر انتخاب اسلام و همراهی با پیامبر، با بذل مال و ثرت خود در راه پیشرفت اسلام،شرایط سخت را تحمل کرد.

3.3سوره مبارکه یوسف، پنجاه و سومین سوره در ترتیب نزول:

«قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخي‏ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ*گفتند:آيا تو همان يوسفى؟! گفت: آرى، من يوسفم، و اين برادر من است! خداوند بر ما منت گذارد؛ هر كس تقوا پيشه كند، و شكيبايى و استقامت نمايد، (سرانجام پيروز مى‏شود؛) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند!»(یوسف/90)

از دیگر پیامبرانی که به عنوان الگو و سرمشقی برای صبر و مقاومت معرفی شده است حضرت یوسف است. پیامبری که از همان کودکی با از دست دادن مادر، با رنج و محنت همراه شد، مورد حسادت برادران خود که طبیعتا باید پشت و پناه انسان در رنج ها و سختی باشند، قرار گرفت و به قعر چاه افتاد، به عنوان برده به اندک بهایی فروخته شد و به سرزمینی غریب فرستاده شد، مورد طمع زنان هوسران قرار گرفت و به کنج زندان افتاد و..

به نوشته یکی از محققین، نخستین مورد صبر و استقامت حضرت یوسف، صبر در کتمان رویای خود به علت کمال عقلی و رعایت دستور پدر بود، دومین صبر ایشان، استقامت در مقابل درخواست گناه از سوی زلیخا به عنوان همسر عزیز مصر حتی به قیمت زندانی شدن و فرار از صحنه گناه بود و سومین صبر ایشان، استقامت در از بین بردن فاصله طبقاتی بین طبقه اشراف و تهیدستان بود که در سالهای بحران اقتصادی مصر با مدیریت ایشان برای گذر از چالش قحطی انجام گرفت( حیدریان، 1396، ص 117-119)

شاید بتوان گفت با توجه به داستان پر فراز و نشیب حضرت یوسف از دورشدن از محیط خانواده و پدر و مورد حسادت و غضب قرار گرفتن توسط برادران و به چاه افتادن و تبعید اجباری به مصر، تا افتادن در زندان و تحمل سالها رنج و محنت زندان بدون اتهام و به جرم پاکدامنی و عدم اطاعت از خواهش های نفسانی و شیطانی دیگران و صبر و استقامت بر آن، و سپس رسیدن به مقام عزیزی مصر و مبارزه طولانی با سردمداران کفر و الحاد و طبقه اشراف، و از بین بردن نماد های کفر و شرک و از بین بردن فاصله طبقاتی و احقاق حق محرومان جامعه با صبر و استقامت طولانی- این داستان در مقابل چشم پیامبر و مومنان جامعه که در شرایطی مشابه آن حضرت مثل محرومیت از حمایت اقوام نزدیک و قبیله خود و شکنجه توسط آنان و انتخاب شیوه پاکدامنی و مبارزه با طبقه اشراف و مشرک قرار داشتند، تلنگر و درس عبرت و وعده نصرتی بود برای پایان خوش استقامت در راه دین و فرامین الهی.

3.4سوره مبارکه انعام، پنجاه و پنجمین سوره در ترتیب نزول:

            از دیگر مواردی که برای تاسی به الگوهای صبر در آیات قرآن ذکر شده در سوره مبارکه انعام است. خداوند در این سوره برای دلگرمی و التیام رنج های روحی ناشی از اقدامات روانی دشمنان، به فراگیر بودن اقدامات دشمنان انبیا در طول تاریخ در اذیت و آزار و استهزاء و تکذیب رسولان الهی اشاره کرده است. یاداوری فراگیری اقدامات دشمنان در کنار سنت نصرت الهی در پی صبرورزی و استقامت، از عوامل آرامش خاطر برای پیامبر اکرم و رهبران دینی است که به وظیفه ابلاغ دین مشغولند.

«وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى‏ ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلينَ پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند؛ و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند؛ و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است؛) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد؛ و اخبار پيامبران به تو رسيده است.» (انعام: 34)

این آیه در شرایطی نازل شده است که بعد از اعلان رسمی جدایی صف مومنان از صف مشرکان در آیه نود و چهار سوره حجر و حضور علنی مومنان در جامعه و دو قطبی شدن جامعه( بهجت پور، 1394، ج5: ص621-632) موج جدیدی از تهاجم و درگیری و استهزای پیامبر توسط مشرکان و کفار شروع شد. در مقابل آن همه استهزاء و توهین و اقدامات روانی دشمن، خداوند در این آیات درصدد تثبیت قدم پیامبر بر شکیبایی در برابر تکذیب و آزار ستمگران قومش، از راه بیان وجه اشتراک همهی انبیا در مواجهه با دوره‌ای از تکذیب شدن و آزار است.

 استاد بهجت پور در مورد مراد آیه این چنین نوشته اند: و ای رسول ما، دربرابر تکذیب و آزار ستمگران کافر، شکیبا باش، تا زمان یاری ما برسد. انبیای پیش از تو نیز، مورد تکذیب ستمگران قرار گرفته و بر تکذیب مردم شکیبایی کردند و آزار و اذیت مردم را چشیدند تا آنکه پس از دورهای تکذیب و آزار، یاری ما به آنها رسید. نصرت پیامبران پس از شکیبایی آنها، سنت ما است؛ سنتی مؤثر که هیچ تبدیلکنندهای بر آن متصور نیست! کافی است در گزارشهای تاریخی که از انبیاء گذشته در قرآن خبرشان برایت آمد، مرور کنی، تا ثبات و تغییرناپذیری این سنت برایت آشکار شود. .(همان، 1397 ج 6: ص 85)

 این آیه همچنین به يك اصل كلى اشاره مى‏كند و آن اينكه رهبران صالح اجتماع كه براى هدايت توده‏هاى مردم آمدهاند و به وسيلهی ارائهی مكتب و طرحهاى سازنده، به مقابله با افكار منحط و خرافات و سنن غلط جامعه برخاستهاند، با مخالفت سرسختانهی جمعى سودجو و زورگو كه با پر و بال گرفتن مكتب جديد، منافعشان بهخطر مى‏افتاد، روبهرو مى‏شدند. آنها براى جلوگیری از پيشرفت دعوت انبیا، از هيچ كارى ابا نداشتند، و از تمام حربه‏ها، نظیر تكذيب، تهمت، محاصرهی اجتماعى، آزار و شكنجه، قتل و غارت، و هر وسيلهی ديگر استفاده مى‏كردند؛ اما حقيقت با جاذبه و كشش و عمقى كه دارد، سرانجام ـ طبق يك سنت الهى ـ كار خود را خواهد كرد، و اين خارهاى سر راه برچيده خواهند شد، اما شك نيست كه شرط اساسى اين پيروزى، بردبارى، مقاومت و استقامت است.(همان، 1397 ج 6: ص87)

3.5سوره مبارکه احقاف، شصت و ششمین سوره در ترتیب نزول:

«فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ*پس صبر كن آن گونه كه پيامبران «اولو العزم» صبر كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعده‏هايى را كه به آنها داده مى‏شود ببينند، احساس مى‏كنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز (در دنيا) توقف داشتند؛ اين ابلاغى است براى همگان؛ آيا جز قوم فاسق هلاك مى‏شوند» ( احقاف/35)

در این آیه شریفه، پیامبر به صبری همچون بردباری انبیای اوالعزم فراخوانده شده است. کلمه «اوالعزم» به معنای صاحبان عزم است، عزم در لغت بمعنای ثبات در امور ( فراهیدی، 1409ق، ج1:ص363)قاطعیت و حتمیت در امور( ابن فارس،1404ق، ج4: ص308) در بررسی استعمالات قرآنی این کلمه، ریشه عزم بیشتر درمعنای استواری و شکیبایی بکار رفته است.( پاکتچی، 1396، ص 18-19)

 اوالعزم به پیامبران الهی که صاحب شریعت جهانی بوده اند، اطلاق  شده است.(طوسی،1431ق، ج9: ص227؛ طباطبایی، 1390ق، ج18: 218؛ ) اوالعزم در تفسیر قمی به حضرت نوح و إبراهيم و موسى و عيسى و پیامبر خاتم، اطلاق شده است که پیش از همه انبیای دیگر به االله و انبیای دیگر اقرار کردند و در صبر بر تکذیب و اذیت دشمنان سر سختی از خود نشان دادند.(قمی، 1363،ج2: ص300)

اما در تفسیر مقاتل، حضرت إبراهيم، أيوب،  إسحاق، يعقوب، و نوح- عليهم السلام به عنوان مصادیق اوالعزم، معرفی شده اند. وی در توصیف صبر حضرت ابراهیم به مقاومت ایشان درون آتش نمرود اشاره کرده است. و در وصف حضرت نوح این چنین آورده که این پیامبر الهی به دست مکذبان قوم آنقدر مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت که بیهوش بر زمین می‌افتاد و بعد از بهوش آمدن به درگاه الهی عرضه می‌کرد بارخدایا اینان نمی فهمند پس از ایشان در گذر و آنان را ببخش! بقیه انبیا هم به همین شکل دچار اذیت و آزار بودند. ( مقاتل، 1423ق، ج4: ص31)

 بنابراین تاسی به پیامبری همچون حضرت نوح -که بعد از نزدیک هزار سال فعالیت تبلیغی در میان مردم، این گونه مورد بی مهری و ظلم و ضرب و شتم قرار می‌گیرد و جز اندکی از مردم به او ایمان نمی آورند ولی با این وجود دست از مقاومت و تبلیغ دین الهی بر نمی دارد- بهترین ابزار دلگرمی و تحمل رنج ناشی از ظلم مردم و قوم برای پیامبر خاتم است. در آن شرایط سخت که حتی قوم و قبیله و برخی نزدیکان نسبی پیامبر اکرم، حضرت را تنها گذاشته و به ایشان پشت کرده بودند، یاداوری مقاومت پیامبری که مورد انکار قوم خود وحتی فرزند خویش قرار گرفت، تسلیتی بود برای شرایط سخت روحی پیامبر خاتم. این تاسی کردن و تسلیت برای هر کسی که در این مقام، مشغول تبلیغ دین و یا در جایگاه رهبری دینی مردم قرار دارد جاری است.

سوره احقاف در شرایطی نازل شد که پیامبر دو حامی اصلی خود؛ ابوطالب عموی حضرت و رئیس بنی هاشم و بزرگ قریش و همسر باوفای خود حضرت خدیجه را از دست داده بود و بعد از درگذشت حضرت ابوطالب، مشرکان جرات بیشتری یافته بودند و بر حجم آزار و اذیت ها نسبت به پیامبر و مسلمانان افزوده شده بود. در این شرایط سخت، پیامبر تصمیم به سفر تبلییغی به اطراف مکه و سرزمین طائف گرفتند که در آنجا  نیز با بی مهری و خشونت بزرگان واشراف شهر و به تبع آنان مردم قرار گرفتند و حتی اهانت ها به جایی رسید که حضرت توسط مردم و کودکان، سنگ باران شدند و با بدنی مجروح، شهر را ترک کردند.(فارسی، 1361، ج2: ص 346-350؛ غروی، 1382، ج2: ص71) در این شرایط سخت و جانکاه، که پیامبر در اوج غربت وفشار قرار گرفته است، خداوند صبر و استقامت پیامبران صاحب عزم و مقاومت در حد اعلی را به عنوان نمونه ای برای تاسی و بالا بردن تحمل وافزایش آرامش پیامبر ذکر می‌کند..

در مجمع البیان به نقل از ابن زید و جبائی آمده است: منظور صبر تمام انبیا بر ادای رسالت و تحمل سختی ها است.(طبرسی، 1372، ج9: ص143)یکی از مفسران معاصر در وجه تسمیه اوالعزم نوشته است: از آن جا كه پيامبران بزرگ و صاحب شريعت و آيين تازه و جهانى، گرفتار مشكلات بيش‏ترى بوده‏اند، نياز به عزم و همت بزرگ داشته‏اند از اين رو به آنان پيامبران اولوالعزم گفته‏اند( رضایی، 1387، ج19: ص125)

علت توصیف به عزم، در کلام علامه طباطبایی این گونه آمده است: جهت نامیدن ایشان به اوالعزم آن است که ایشان بر عهدی که از ایشان گرفته شد ثبات و استقامت ورزیدند و ابدا آن را فراموش نکردند لذا از حیث رتبه و مقام، مقدم بر دیگر انبیا هستند.در مقابل انبیای اوالعزم، دیگر انبیا هستند که در ثبات و استقامت بپایه ایشان نمی رسند( طباطبایی، 1361،ص 67-67)

قران از زبان حضرت نوح می‌گوید: در این مدت طولانی هر زمان خواستم پیام دین را به آنها برسانم از شنیدن آن استنکاف ورزیدند و از دیدن من متنفر بودند.( نوح: 7) با این وجود هیچ گاه حضرت نوح طی نسل های متعدد از دعوت خویش خسته نشد، دست از ابلاغ دین نکشید و به کار خود ادامه داد. راهبرد ایشان در این موارد استقامت و صبر بود و بر این مبنا، راهبردی که از طرف حضرت نوح به کار گرفته شد به طور عمده توسط همه پیامبران و رهبران جوامع دینی مورد استفاده قرار گرفته است. این امر  نشان گر این این مساله است که اصولا نفوذ در مخاطب با استمرار در ارائه و در طول زمان امکان پذیر است. این راهبرد نه تنها در ابتدای فرایند نفوذ اهمیت دارد که بر اساس تحلیل آیات الهی برای حفظ، تقویت و پویایی دینداری دارای اهمیت است.( آخوندی، 1396، ص 170)

 از این آیه بدست می‌آید اولا انسان نياز به الگو دارد و الگوها در رشد و سازندگى او نقشى مؤثر دارند ثانیا همه‏ى انبيا در يك درجه نيستند، و صبر همه‏ى آنها يكسان نبوده است.«أولوا العزم من الرسل» ثالثا لجاجت و اذيت و آزار كفار نسبت به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به قدرى بود كه پيامبر به دلدارى و تسلى و سفارش خداوند نياز داشت.( قرائتی،1388، ج9: ص53) همچنین این مطلب بدست می‌آید که سختی ها و مشقت های راه طولانی تبلیغ و انذار و هدایت مردم نیاز به دلگرمی و همدردی دارد و سختی این راه جز با صبر و استقامت به پایان نمی رسد. این دلگرمی ها گاه با خطاب مستقیم الهی شامل حال پیامبران و رهبران دینی می‌شود و گاه با عبرت گیری خود رهبران و انبیا از صبر و مقاومت دیگر الگوهای مقاومت.

علامه طباطبایی در ذیل آیه 4 سوره ممتحنه علت و حکمت دستور به تاسی از حضرت ابراهیم را، زمینه سازی برای  پذیرش مسلمانان در حکم بیزاری و برائت جستن مسلمانان از اقوام مشرک خود دانسته است( طباطبایی، 1390ق، ج19: ص 232) به عبارت دیگر شاید از آن جهت که تبری جستن از اقوام و خویشان کافر و مشرک برای مسلمانان بسیار سخت می‌نمود و آنها با این کار پشتوانه عاطفی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... خود را از دست می‌دادند، خداوند با معرفی نمونه ای از پیامبری که اعراب مکه -تا چه رسد به مسلمانان- خود را به ایشان منتسب و خود را پیرو او می‌دانستند، از مسلمانان خواست که با تاسی به حضرت ابراهیم- که از پدر یا عموی مشرک خود که تنها حامی ایشان بین کفار و مشرکین زمان خود بود برائت جست- این مشکل و بحران بزرگ را پشت سر بگذارند. این یکی از جلوه ها و کارکردهای معرفی الگو در قرآن می‌باشد.

نکته: الگوهای صبر و مقاومت در آیات و سوره های دیگری نیز مطرح شده است که برای پرهیز از طولانی شدن تحقیق از توضیح آنها صرف نظر شد. از جمله در صافات: 102؛ ابراهیم: 11-12؛ انبیاء 83-85 و...

4.کارکرد الگوهای مقاومت برای پیامبر:

4.1از آنجا که پیامبر نیز انسانی است مانند همه انسانها «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ ...بگو بدرستیکه من بشری مانند شما هستم...»(فصلت: 6؛ کهف: 110) دارای روحیه و عواطف انسانی و موجودی اجتماعی که در تعامل با افراد و جریانات ممکن است انگیزه و روحیه اش -در مواجهه چند ساله با  مردمی که در برخورد با عقلانی ترین حرف ها و اخلاقی ترین منش ها، غیر از لج بازی و عناد و تمسخر و استهزاء کاری نمی کنند-.کم شود. از همین روی  ذکر و یاداوری  داستان  سختی های پیامبران سابق، عامل مهمی در دلگرم کردن پیامبر خاتم بوده است.

4.2از طرفی نیز با اینکه خطاب آیه به پیامبر خاتم است اما تطبیق آیه تمام رهبرانی هستند که ماموریت تعامل با مردم برای هدایت آنان به سوی دین الهی را دارند. این آیه چراغ راه رهبران و مبلغان دین در مواجهه با عنادها و دشمنی ها و تمسخرها و... است. همان وظیفه ای که برای پیامبر خاتم برای رسیدن به موفقیت، در نظر گرفته شده است برای سایر رهبران که در جایگاه هدایت و تدبیر امور دین و دنیای مردم و جامعه هستند وجود دارد.

حضرت امیر در ضمن روایتی طولانی، با استشهاد به ایه« فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ..» (احقاف: 35) در لزوم پیروی پیامبر خاتم از انبیای اوالعزم به عنوان ولی امر در صبر ورزیدن و استقامت، و لزوم تاسی به پیامبر اکرم برای دیگران با استشهاد به آیه« لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة» ( احزاب: 21) لزوم استقامت و صبر ورزی را برای زمامداران و رهبران جامعه بیان فرمودند.( طبرسی، 1403ق، ج 1: ص 250؛ مجلسی، 1403ق، ج89: ص 44)

به تعبیر یکی از محققین، هدف قرآن از بیان تاریخ در قران، رفتن به گذشته و ماندن در آن نیست حتی برای آگاهی از حال نیز نیست بلکه تاریخ سیری در گذشته و حال است برای ساختن آینده ای کم اشتباه که جز از طریق تجربه اندوزی از گذشته و حال امکان ندارد( دانش کیا، 1393، ص 424)

با توجه به قاعده جری و تطبیق و روایت امیر المومنین علیه اسلام که ذکر شد این آیه برای تمام رهبران و مبلغان دینی جریان دارد. هر شخصی که در این جایگاه قرار گرفته است بایستی با یادآوری مکرر مقاومت انبیای اوالعزم و رنج ها و شکنجه های آنان و تاسی به آنان، از صبر و مقاومت آن حضرات درس بگیرد، رنج ها و سختی ها را تحمل کرده و در تبلیغ و انذار و هدایتگری و مدیریت جامعه استقامت کند.

البته در وقت شوکت و قدرت دین و دینداران نیز، صبر و بردباری  وسیله ای برای نفوذ در میان دشمنان است تا با راهبرد صبر و تحمل و شرح صدر، دشمن را تسلیم اخلاق نرم دینی  کرده، و به هدایت، متمایل کنیم.

این راهبر در سوره فصلت به این صورت آمده است «وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ *وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظيمٍ *هرگز نيكى و بدى يكسان نيست؛ بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است! اما جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمى‏رسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند به آن نايل نمى‏گردند! ( فصلت: 34-35)

خداوند در آیه شریفه خطاب به پیامبر می‌فرماید: با حقت باطل آنان را، و با حلم و بردباريت نادانى، و با عفوت بديهاى آنان را پاسخ بده، در این صورت وقتی تو به دشمنان خودت با نرمى و مدارا پاسخ دادى دشمنى كه از نظر مذهبى با تو خصومت داشت بصورت دوستى مهربان از نظر دينى، و فاميلى عزيز از نظر نسب در خواهد آمد. (طبرسی،1372،ج‏:9 ص20)

 البته هنر دفع بدی بوسیله خوبی فقط از عهدی کسی بر می‌آید که ملکه صبر را بدست آورده وبه خیر و کمال یقین رسیده باشد( بیضاوی، 1418ق، ج5: ص72) و در آیه شریفه « حَظٍّ عَظيمٍ» فقط برای کسی است که به مقام صبر رسیده و اهل صبر شده است.( طباطبایی،1390ق، ج‏17:ص392)در فتح مکه، پیامبر مهربانی ها با وجود آن همه دشمنی و کینه توزی و خیانتی که از مشرکان و کفار مکه در سالیان دراز دیده بود، با صبر و گذشت و عمل به مضمون این آیه شریفه، همه  آنان را بخشید و همین صبر و گذشت زمینه ای شد برای داخل شدن فوج فوج انسان ها در دایره اسلام.( نصر آیه 2)

5.وعدهی یاری صابران:

وجود قوانین و ضوابط کلی حاکم در تاریخ زندگی بشر در این کره خاکی، از مسائلی است که مورد اتفاق علمای مسلمان و غیر مسلمان قرار گرفته است.بخش از این قوانین و ضوابط کلی به نام سنت های جاری در زندگی انسان ها در قران مورد اشاره قرار گرفته است. این سنت ها به تعبیر شهید صدر از کشفیات قرآنی است که در اختیار بشر قرار گرفته و دارای اصولی از جمله عمومیت داشتن، خدایی بودن و عدم تعارض سنت ها با اراده و آزادی انسانهاست.( صدر، 1388 صص157و 160-168)

در حساس ترین لحظاتی که بیم نابودی و اضمحلال جریان حق می‌رود و در حالی که سایه ناامیدی همه جا گسترده شده است،( یوسف: 110) وعده نصرت الهی به تحقق می‌رسد و طومار شرک و کفر و الحاد را برمی چیند. البته به تعبیر یکی از مفسران معاصر تحقق نصرت الهی مشروط به شروطی از جمله مجاهده در راه خدا و عبد و جند الهی بودن و... است که با تحقق این شروط، وعده نصرت و پیروزی نیز محقق می‌شود و آفت هایی مانند اختلاف و نافرمانی و سستی، مانع تحقق این سنت خواهد شد.( مکارم،1373، ج19: ص190-191)وعده نصرت الهی یکی از سنت های حتمی الهی است که شامل پیامبران و مومنان  می‌شود ودر موارد زیادی در قرآن به آن تصریح شده است از جمله در صافات: 171-173؛ روم: 47؛ حج: 40؛ غافر: 51؛ مجادله: 21؛ یوسف: 110؛ انعام: 34؛ و...

شهید صدر در این زمینه می‌نویسد: خداوند در آیه 34 انعام، دل پیامبر را استوار ساخته، او را از تجارب گذشتگان آگاه می‌سازد. در این مورد، قانون و سنتی وجود دارد که در مورد او وهمه انبیای پیشین بطور یکنواخت جاری است. بر طبق این قانون به زودی او یاری شده و پیروز خواهد شد، ولی باید شرایط یاری شدن را فراهم کند که یکی از شرایط جاری شدن این سنت، مسئله شکیبایی، مقاومت و استقامت است.( صدر، 1388 ص 149) که در آیه شریفه آمده است« وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى‏ ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلينَ * پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند؛ و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند؛ و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است؛) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد؛ و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (انعام: 34)

در طول تاریخ پر فراز و نشیب جامعه مومنان، و در تاریک ترین و بحرانی ترین شرایط حاکم بر مومنان مستضعف و زیر بار ظلم، این سنت قطعی، چاره ساز و رهایی بخش مومنان بوده است. نمونه بارز و امروزی آن در مبارزات دهها ساله ملت ایران و تحمل سختی ها و شکنجه ها و تبعیدها و... بوقوع پیوست. نتیجه مبارزه به همراه عنصر مقاومت، تحقق بزرگ ترین انقلاب سیاسی قرن بیستم و تشکیل انقلاب اسلامی بعد از صدها سال می‌باشد.

همچنین در جریان مبارزه مردم مظلوم لبنان با رژیم نژاد پرست و غاصب صهیونیستی، -در جنگ معروف به سی و سی روزه- همگان شاهد تحقق این وعده حتمی بودند. آن جا که گروهی کوچک با کمترین امکانات در مواجهه با رژیمی با پشتوانه دهها کشور و تا دندان مسلح ؛ با تکیه بر ایمان و مقاومت، در سخت ترین شرایط، شاهد تحقق وعده نصرت و پیروزی شدند.

6.نتیجه:

قران جنبه های مختلف صبر پیامبران را در مقاطع مختلفی از سیر نزول آیات برای بهره گیری پیامبر و دیگر رهبران جامعه بیان می‌کند، داستان الگو های معرفی شده برای صبر مطابق با شرایط محیطی و برای اهدافی از جمله رفع نگرانی ها، دلگرمی و تثبیت قلب پیامبر و مومنان می‌باشد، وعده نصرت و پیروزی جریان حق با دقت در داستان رسالت انبیای سابق برای پیامبر و مومنان و رهبران دینی به خوبی قابل مشاهده و مایه قوت قلب و تسکین روحی است. 

با توجه به قاعده جری و تطبیق و روایت حضرت امیرالمومنان علی علیه السلام، تاسی از الگوهای صبر و مقاومت برای تمام کسانی که در جایگاه رهبری دینی قرار دارند امری لازم است.

 

منابع:

قران کریم

            ابن اسحاق، محمد، سیره ابن اسحاق،(السیر والمغازی) تحقیق سهیل ذکار، چاپ اول، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم، 1368

            ابن سعد، محمد (محمد طبقات الکبری)، سیره الشریفه النبویه،نشر دارصادر،بیروت،بی تا

ابن فارس، ابوالحسین( معجم مقاییس اللغه) تحقیق عبدالسلام مهمد هارون، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1404ق

ابن سليمان مقاتل، (تفسير مقاتل بن سليمان) چاپ اول، بیروت، دار إحياء التراث العربي، 1423 ه.ق.

بهجت پور، عبدالکریم، (تفسیر تنزیلی مبانی اصول قواعد و فواید)، چاپ اول، تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1392

......................، (همگام با وحی، تفسیر تنزیلی، جلد اول) چاپ اول، ویراست دوم، قم، موسسه تمهید، 1390

..................................، (همگام با وحی، تفسیر تنزیلی، جلد پنجم) چاپ اول، قم، موسسه تمهید، 1394

.................................، (همگام با وحی، تفسیر تنزیلی، جلد ششم) چاپ اول، قم، موسسه تمهید، 1397

بحرانى، هاشم بن سليمان، (البرهان في تفسير القرآن) چاپ اول، قم موسسة البعثة، 1415 ه.ق.

تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم) تحقیق مصطفی درایتی، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامی،1366

جوهری، اسماعیل بن حماد،( الصحاح، تاج اللغه و صحاح العربیه ) تحقیق عبدالغفور عطار، چاپ چهارم، بیروت، دارالعلم للملایین، 1990م

خامنه ای سید علی، (گفتاري در باب صبر) بی جا، غدیر، 1354

خامنه ای سید علی و دیگران، (دیدگاه توحیدی)، چاپ اول، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1356

راغب اصفهانی حسین،( مفردات الفاظ القران) تحقیق صفوان عدنان داودی، چاپ اول، دمشق، دارالقلم، بیروت دارالشامیه، 1412ق

دانش کیا محمد حسین،( تاریخ در قرآن) چاپ اول،دفتر نشر معارف، قم 1393

رضايى اصفهانى، محمدعلى، (تفسير قرآن مهر) چاپ اول، قم، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن،  1387 ه.ش.

  زمخشرى محمود بن عمر، (الكشاف ....) چاپ سوم، بیروت، دار الكتاب العربي، 1407 ق.

شحاده حسام، (علی و قریش) ترجمه حمید رضا آژیر، چاپ دوم، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1393

شهیدی سید جعفر، (تاریخ تحلیلی اسلام) چاپ هفتم، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1392

صدر سید محمد باقر،(سنت های تاریخ در قرآن) ترجمه سید جمال موسوی اصفهانی، چاپ دوم، ویرایش جدید، قم، دفترانتشارات اسلامی ، 1388

  طباطبايى، محمدحسين، (الميزان في تفسير القرآن)چاپ دوم بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات،1390ه.ق.

.......................................، (آغاز پیدایش انسان) تهران، بنیاد فرهنگی امام رضا، 1361

طبرسى، احمد بن على(الإحتجاج على أهل اللجاج) تصحیح محمد باقر خرسان،چاپ اول‏، مشهد، نشر مرتضى‏،1403 ق‏

طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن،( التبیان فی تفسیر القرآن) تحقیق قصیر العاملی، چاپ اول، بیروت، نشرالامیره، 1431ق

فارسی جلال الدین،( پیامبری و انقلاب) چاپ اول، قم، انتشارات امید، 1361 ه ش

فراهیدی خلیل بن احمد، (العین) تحقیق مهدی مخزومی، ابراهیم سامرائی، چاپ دوم، قم، دار الهجره، 1409 ق

فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، (تفسير الصافي) چاپ دوم، تهران، مكتبة الصدر، 1415 ق.

فیومی احمد بن محمد،( المصباح المنیر)، چاپ دوم، قم، دارالهجره، 1414ق

قطب راوندى، سعيد بن هبه‏الله‏، (قصص الانبياء عليهم السلام) تحقیق عبد الحليم حلی، چاپ اول،قم، مكتبة العلامة المجلسي‏، 1430ق

قرائتى محسن، (تفسير نور) چاپ اول، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن 1388.

قمى، على بن ابراهيم، (تفسير القمي) چاپ سوم، قم، دار الكتاب، 1363 ش

مکارم شیرازی ناصر،( تفسیر نمونه) چاپ دوازدهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1373

مجلسی محمد باقر،( حیوه القلوب، تاریخ پیامبر اسلام) تحقیق سید علی امامیان، چاپ نهم، قم سرور، 1390

.............................(‏ بحار الأنوار...) چاپ: دوم‏، بيروت، ‏دار إحياء التراث العربي‏،1403 ق‏

مدرسى، محمدتقى، (من هدى القرآن) چاپ اول، تهران، دار محبي الحسين، 1419 ه.ق.

نصری عبدالله،( مبانی رسالت انبیاء در قرآن) چاپ اول، تهران، سروش، 1376

یوسفی غروی، محمد هادی( موسوعه التاریخ الاسلامی) ترجمه حسین علی عربی، چاپ اول، قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره، 1382

مقالات

آخوندی ، محمد باقر، (راهبرد های فرهنگی نفوذ اجتماعی دین در آموزه های قرآن) فصلنامه پژوهش های قرآنی، ش3 سال 22، ش پیاپی84، پاییز 1396، ص 150-173

پاکتچی احمد، ( رویکردی ریشه شناختی به ماده قرآنی عزم) پژوهش های زبانشناختی قرآن،سال ششم، ش2، پیاپی12، 1396، ص 1-22

حیدریان شهري زهره، مهدی جلالي، غلامرضا رئيسيان، كلثوم صدیقی، (استقامت در دعوت پیامبران با تاکید بر خوانش نمود استقامت پیامبرانه در سوره یوسف) مجله پژوهش دینی، ش 34، سال 1396، ص 97-122

کامیابیَ محمد مهدی، حسن طارمیراد، فضل الله خالقیان(تاملی در معناشناسی واژه اسوه در قرآن و حدیث) علوم حدیث، سال 23 شماره 2، 1397ص 33-59

مقالات مشابه

نقش کلیدی جوانان در مقاومت ازمنظر قرآن

نام نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

نام نویسندهناهید موحدی, سیده‎فاطمه قاسم‌پور

مؤمن آل فرعون الگوی قرآنی مقاومت اعتقادی

نام نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

نام نویسندهنرجس‌السادات محسنی, مریم بهمن

حضرت ابراهیم(ع) الگوی مقاومت

نام نشریههمایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن

نام نویسندهزینب روستایی, زهرا رحیم‌زاده کوشک قاضی